گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:زبان چو کج‌ روش افتد جنون بد مست است قط محرف این خامه تیغ در دست است

❈۱❈
زبان چو کج‌ روش افتد جنون بد مست است قط محرف این خامه تیغ در دست است
زخلق شغل علایق حضورمردن برد جدا افتاد سر از تن به فکر پابست است
❈۲❈
جهان چو معنی عنقا به فهم‌ کس نرسید که این تحیر گل‌ کرده نیست یا هست است
کمان همت وارسته ناوکی داری ز هرچه درگذری حکم‌صافی شست‌است
❈۳❈
به زیرچرخ مشو غاقل ازخم تسلیم ز خانه‌ای‌که تو سر برکشیده‌ای‌پست است
به‌گوش عبرت ازپن پرده می‌رسد آواز که نقش طاقچهٔ رنگ پر تنک بست است
❈۴❈
کشاکش نفس از ما نمی‌رود بیدل درین‌محیط همه ماهی‌ایم و یک شست است

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۵۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها