بیدل دهلوی:یا رب امشب آن جنون آشوب جان و دل کجاست آن خرام نازکو، آن عمر مستعجل کجاست
❈۱❈
یا رب امشب آن جنون آشوب جان و دل کجاست
آن خرام نازکو، آن عمر مستعجل کجاست
زورقی دارم، به غارت رفتهٔ توفان یاس
جز کنار الفت آغوشش دگر ساحل کجاست
❈۲❈
تا بهس تهمت نصیب داغ حرمان زیستن
آن شررخوییکه میزد آتشم در دلکجاست
جنس آثار قدم آنگه به بازار حدوث
پرتو شمعیcکه من دارم درین محفل کجاست
❈۳❈
از تپیدن های دل عمریست می آید به گوش
کای حریفان آشیان راحت بسملکجاست
غیر جو افتادهای، ای غافل از خود شرم دار
جز فضولیهای تو در ملک حق باطل کجاست
❈۴❈
آبیاریهای حرص اوهام خرمن میکند
هرکجاکشتی نباشد جلوهگر حاصلکجاست
چون نفس عمریست در لغزش قدم افشردهایم
دل اگر دامن نگیرد در ره ما گلکجاست
❈۵❈
بینقابی برنمیدارد ادبگاه وفا
شرم لیلی گر نپوشد چشم ما محمل کجاست
احتیاج ما تماشاخانهٔ اکرام اوست
رمز استغنا تبسم میکند سایل کجاست
❈۶❈
معنی ایجادیم از نیرنگ مشتاقان مپرس
خون ما رنگ حنا داردکف قاتلکجاست
شب به ذوق جستجوی خود در دل میزدم
عشقگفت: این جا همین ماییم و بس بیدل کجاست
کامنت ها