گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:دل از غبارِ نفس زخمِ خفته در نمک است ز موجِ پیرهن این محیط پر خسک است

❈۱❈
دل از غبارِ نفس زخمِ خفته در نمک است ز موجِ پیرهن این محیط پر خسک است
بهارِ رنگِ جهان جلوهٔ خزان دارد بقم درین چمن حادثاتِ اسپرک است
❈۲❈
ز اهلِ صومعه اکراه نیست مستان را که ترش‌روییِ زاهد به بزمِ می نمک است
ز عرضِ شیشه تهی نیست نسخهٔ تحقیق تو آنچه کرده‌ای از خویش انتخاب شک است
❈۳❈
به عالمِ بشری غیرِ خودنمایی نیست کسی که بگذرد از وهمِ خویشتن ملک است
قدِ خمیده کند تن‌پرست را هموار مدارِ راست‌روی‌های فیل بر کجک است
❈۴❈
فزوده‌ایم به وحدت ز شوخ‌چشمی‌ها دمی که محو شد این صفر هر چه هست یک است
نظر به گردِ رهِ انتظار دوخته‌ایم به چشم دام سیاهی صید مردمک است
❈۵❈
خطی به صفحهٔ دل بی‌خراشِ شوقِ تو نیست ز روی بحر به‌جز موج هر چه هست حک است
می‌ام به ساغرِ دل نقلِ یاس می‌گردد چو زخم‌ قطرهٔ آبی که می‌خورم گزک است
❈۶❈
دویی کجاست‌، ز نیرنگِ احولی بگذر که یک نگاه میانِ دو چشم مشترک است
به اوجِ آگهی‌ات نردبان نمی‌باید نگاه تا مژه برداشته‌ست بر فلک است
❈۷❈
اگر ز سوختگانی‌ سوادِ فقر گزین که شام چهرهٔ زرینِ شمع را محک است
دگر مپرس ز سامانِ بزمِ ما بیدل ز شور اشک خود اینجا کباب را نمک است

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۵۰۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها