بیدل دهلوی:بسکه اینگلشن افسردهکدورت رنگ است نفس غنچهبرآبینهٔ شبنم زنگ است
❈۱❈
بسکه اینگلشن افسردهکدورت رنگ است
نفس غنچهبرآبینهٔ شبنم زنگ است
از تماشاگه حیرت نتوان غافل بود
بزم بیرنگی آیینه سراپا رنگ است
❈۲❈
در مشرب زن و از قید مذاهب بگریز
عافیتنیست در آنبزمکه سازشجنگ است
هر طرف موج خیالیست به توفان همدوش
کشتی سبز فلک غرقهٔ آب بنگ است
❈۳❈
غرهٔ هرزهدویهای طلب نتوان بود
سر ما سجدهفروشکف پای لنگ است
ثمرکینه دهد مهر به طبع ظالم
آتشاست آنهمه آبیکه نهان در سنگ است
❈۴❈
دوری دامن وصل است به خود پیچیدن
غنچهگر واشود از خویشگلش در چنگ است
طلبم تا سرکوی تو به پروازکشید
آب خود را چو بهگلشن برساند رنگ است
❈۵❈
وحشتم در قفس بال و پرافشانی نیست
ساز پروانهٔ این بزم شرر آهنگ است
بسکه چون رنگ ز شوقت همهتنپروازیم
خون ما را دم بسمل زچکیدنننگ است
❈۶❈
مفت آن قطرهکزین بحرتسلی نخرید
بیتپیدن دو جهان برگهر ما تنگ است
از قدم نیست جدا عشرت مجنون بیدل
شور زنجیر نواسنج هزار آهنگ است
کامنت ها