بیدل دهلوی:داغ اگر حلقه زند ساغر صهبای دل است ناله گر بال کشد گردن مینای دل است
❈۱❈
داغ اگر حلقه زند ساغر صهبای دل است
ناله گر بال کشد گردن مینای دل است
نیست بیشور جنون، مشت غباری زین دشت
ششجهت، عرض پریشانی اجزای دل است
❈۲❈
دهرگو تنگتر از قطرهٔ خونم گیرد
گره آبله میدان تپشهای دل است
مسطر صفحهٔ آیینه همان جوهر اوست
نفس سوخته هم جادهٔ صحرای دل است
❈۳❈
عشرت خانهٔ تاریک، ز روزن باشد
زخم پیکان توام چشم تماشای دل است
پشه تخم است، به هرجا، ز دویدن واماند
نفس از ضبط من و ماگهرآرای دل است
❈۴❈
راحت شیشه در آغوش شکست است اینجا
صدفگوهر ما زخم طربزای دل است
بهکه جزبرورقگل ننشیند شبنم
بیشتر دست نگارین بتان جای دل است
❈۵❈
چون طلب سوخت نفس،گریه روان میگردد
اشک یکسر قدم آبلهفرسای دل است
بحر، بر موجگهر، حکم روانی میکرد
گفت: معذور،که در دامن من، پای دل است
❈۶❈
درد، مشکلکه ازین دایره بیرون تازد
آنچه در ای شکست آمده مینای دل است
بیدل ازگرد هوس در قفس یاس مباش
زنگ آیینهات افسون تمنای دل است
کامنت ها