بیدل دهلوی:بحر رازم پیچ و تاب فکرگرداب من است شوخی طبع رسا امواج بیتاب من است
❈۱❈
بحر رازم پیچ و تاب فکرگرداب من است
شوخی طبع رسا امواج بیتاب من است
صاف معنیکرد مستغنی ز درد صورتم
چون بط می باطن من عالم آب من است
❈۲❈
شور شوقم پردهٔ آهنگساز بیخودیست
نالهٔمن چون سپند افسانهٔخوابمن است
در صفای حیرتم محو است نقشکاینات
اینکتانگمگشتهٔ آغوش مهتاب من است
❈۳❈
تاکمان وحشتم در قبضهٔ وارستگیست
دورگردیها ز مردم تیر پرتاب من است
جبههام فرش سجود اهل تسلیم است و بس
قامتی در هرکجا خمگشت محراب من است
❈۴❈
گوشهٔ امنی ز چشم بسته دارم چون حباب
گرنظروامیکنم بر خویش سیلاب من است
گشت اظهار هنر بیآبروییهای من
جوهرم چون آینه رنگ ته آب من است
❈۵❈
جامی از خمخانهٔ عرفان به دست آوردهام
صافگردیدن ز هستی بادهٔ ناب من است
غفلتم بیدل عیار امتحان هوشهاست
همچو محملدامخواب دیگرنخوابمن است
کامنت ها