گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:شوق‌دیدارم و در چشم‌کسان راه من است هرکجاگرد نگاهی‌ست‌کمینگاه من است

❈۱❈
شوق‌دیدارم و در چشم‌کسان راه من است هرکجاگرد نگاهی‌ست‌کمینگاه من است
داغ تأثیر وفایم‌ که به آن افسردن جگر بی‌اثری سوختهٔ آه من است
❈۲❈
عجز رنگم به فلک ناز همایی‌ دارد کهکشان سایهٔ اقبال پر کاه من است
حیرتم آبله‌پا کرد که چون موج‌گهر هر ط‌رف ‌گام نهد دل به سر راه من است
❈۳❈
حرف نیرنگ مپرسید که چون شمع خموش رفته‌ام از خود و واماندگی افواه من است
بوی هستی کلف‌اندود غبارم دارد صافی آینه‌ام از نفس اکراه من است
❈۴❈
در غم و عیش تفاوت‌نگرفتم‌که‌چو شمع خنده وگریه همان آتش جانکاه من است
محو نسیانکده عالم گمگشتگی ام هرکه ازخود به تغافل زند آگاه من است
❈۵❈
موج ‌گوهر سر مویی به بلندی نرسید شوخی چین‌، خجل از دامن‌کوتاه من است
بیدل آن به‌که دود ریبشهٔ من در دل خاک ورنه چون تاک هزار آبله در راه من است

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۵۵۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

منصور محمدزاده
2010-10-30T23:08:27
خواهشمند است بیت سوم و هشتم را به صورت زیر تصحیح فرمایید:نادرست:عجز رنگم به فلک ناز همایی‌ داردکهکسان سایهٔ اقبال پرکاه من استمحو نسیانکده عالم گمگشتگی امهرکه ازخود به تغافاا زند آگاه من استدرست:عجز رنگم به فلک ناز همایی‌ داردکهکشان سایهٔ اقبال پرکاه من استمحو نسیانکده عالم گمگشتگی امهر که از خود به تغافل زند آگاه من است---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.