گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:الفت دل عمرها شد دست وپایم بسته است قطرهٔ خونی ز سرتا پا حنایم بسته است

❈۱❈
الفت دل عمرها شد دست وپایم بسته است قطرهٔ خونی ز سرتا پا حنایم بسته است
آرزو نگذشت حیف از قلزم نیرنگ حرص ورنه عمری‌شد پلش دست دعایم بسته است
❈۲❈
همچو صحرا با همه عریانی وآزادگی نقد چندین‌گنج درگنج ردایم بسته است
رفته‌ام‌زین‌انجمن چون‌شمع‌و داغ‌دل بجاست حسرت دیدار چشمی بر قفایم بسته است
❈۳❈
عبرتم محمل‌کش صد آبله واماندگی هرکه رفتاری ندارد پا به پایم بسته است
زیر‌گردون برکدامین آرزو نازدکسی تنگی این خانه درها بر هوایم بسته است
❈۴❈
کاش ابرامی درین محمل به فریادم رسد بی‌زبانیها در رزق گدایم بسته است
کو عرق تا تکمه‌ای چند ازگریبان واکنم خجلت عریان تنی بند قبایم بسته است
❈۵❈
الرحیل زندگی دیگرکه برگوشم زند موی پیری پنبه بر ساز درایم بسته است
معنی موج‌گهر از حیرتم فهمیدنی‌ست رفته‌ام از خویش‌ ویادت دل به جایم بسته است
❈۶❈
مصرع فکربلند بیدلم‌اما چه سود بی‌دماغیهای فرصت نارسایم بسته است

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۵۷۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

Mujaheed Tatar
2014-12-23T19:38:12
شعر سوم جزء دومنقد چندین گنج در کنج ردایم بسته است