بیدل دهلوی:چشمواکن حسن نیرنگ قدم بیپرده است گوش شو آهنگ قانون عدم بیپرده است
❈۱❈
چشمواکن حسن نیرنگ قدم بیپرده است
گوش شو آهنگ قانون عدم بیپرده است
معنییکز فهم آن اندیشه در خون میتپد
این زمان درکسوت حرف و رقم بیپرده است
❈۲❈
آنچه میدانی منزه ز اعتبار بیش وکم
فرصتت باداکه اکنون بیشوکم بیپرده است
گاه هستی در نظر داریم وگاهی نیستی
بیش ازاینها نیستگرآرام و رم بیپرده است
❈۳❈
از مدارای فلک غافل نباید زیستن
زخماین شمشیر ناپیدا و خم بیپردهاست
خواه نگشت شهادتگیر و خواهی زینهار
از غبار عرصهٔ ما یک علم بیپرده است
❈۴❈
مدعا محو است از اظهار مطلب دم مزن
از زبان خامش سایل کرم بیپرده است
هرچه اندیشی به تحریک زبانت دادهاند
تا قلم لغزیدنی دارد رقم بیپرده است
❈۵❈
غیر آثار عبارت حایل تحقیق نیست
گر تو برخیزی در دیر و حرم.بیپرده است
شرمدار از لفظ گر میخواهی از معنی سراغ
از صمد تاکی نشان جستن صنم بیپرده است
❈۶❈
حیف ازآن چشمیکه مژگانش نقابآرا شود
جلوهها آیینه و آیینه هم بیپرده است
دعوی تحقیق در هر رنگ دارد انفعال
بر جبین هرکه خواهی دیدنم بیپرده است
❈۷❈
هوشکو بیدلکه اسرار ازل فهمدکسی
هرکه جز بیپردگی پیداستکم بیپرده است
کامنت ها