گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:بعد مرگم شام‌نومیدی سحرآورده است خاک‌گردیدن غباری در نظر آورده است

❈۱❈
بعد مرگم شام‌نومیدی سحرآورده است خاک‌گردیدن غباری در نظر آورده است
در محبت آرزوی بستر و بالین‌کراست چشم عاشق جای مژگان نیشترآورده است
❈۲❈
طاقتی‌کو تا توان‌گشتن حریف بار درد کوه هم تا ناله برداردکمر آورده است
کشتی چشمم‌که حیرت بادبان شوق اوست تا به خود جنبد محیطی ازگهرآورده است
❈۳❈
زین قلمرو چون سحرپیش از دمیدن رفته‌ایم اینقدرها هم نفس از ما خبرآورده است
جوش دردی‌کوکه مژگان هم نمی‌پیداکند کوشش ما قطره خونی تا جگرآورده است
❈۴❈
صد چمن عشرت به فتراک تپیدن بسته‌ایم حلقهٔ دام‌که ما را در نظر آورده است
ابتدا و انتها در سوختن گم کرده‌ایم هرچه دارد شمع از هستی به سر آورده است
❈۵❈
ششجهت یک‌صید تسلیم‌دل بی‌آرزوست ضبط آغوشم جهانی را برآورده است
شور اشکم بیدل از طرزکلامش آرمید بهر این طفلان لبش‌گویی شکر آورده است

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۵۸۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

تیمور ناصری
2020-05-21T19:57:00
ششجهت یک‌صید تسلیم‌دل بی‌آرزوستضبط آغوشم جهانی را «به» برآورده است
عبدالرزاق اختری
2017-10-19T13:59:22
وزنن : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن ( رمل مثمن محذوف )