بیدل دهلوی:جنس موهومم دکان آبرویی چیده است هیچ هم در عالم امید میارزیده است
❈۱❈
جنس موهومم دکان آبرویی چیده است
هیچ هم در عالم امید میارزیده است
در جناب حضرت شاه سلیمان بارگاه
ناتوان موری خیال عرضی اندیشیده است
❈۲❈
زین سطوری چندکزتسلیم دارد افتخار
معنی رازم جبینها بر زمین مالیده است
تا به رنگش وارسی ازنقش ما غافل مباش
بحر در جیب حباب اینجا نفس دزدیده است
❈۳❈
همچو شبنم در تمنای نثار نوگلی
داشتم اشکی نمیدانم کجا غلتیده است
طبع آزاد از خروش جسم دارد انبساط
زخمه تا بر تار میآید صدابالیده است
❈۴❈
نقد انفاسم نهتنها صرف آهنگ دعاست
گر همه رنگ است با منگرد اوگردیده است
در غبار خط نفس دزدیده آهی میکشم
سرمهگردیدهست دل تا این صدا پالیده است
❈۵❈
دستگاه لفظکزپیشانیام بستهست نقش
خط چهمعنی دارد ابنجاسجده هملغزیده است
خامشی از بسکه نازک میسراید درد دل
جز خیال شاه فریادمکسی نشنیده است
❈۶❈
گشتهام پیر و ز حق نعمت دیرینهاش
همچنان در هر بن مویم نمک خوابیده است
غیر وحشت باغ امکان را نمیباشدگلی
چرخ هم اینجا ز جیب صبح دامن چیده است
❈۷❈
هرکجا سرکردهام بیدل دعای دولتش
جوشآمین از زمین تا آسمان پیچیده است
کامنت ها