گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:ای که دنیا و جلالش دیده‌ای خمیازه است همچو مستی‌گر مآلش دیده‌ای خمیازه است

❈۱❈
ای که دنیا و جلالش دیده‌ای خمیازه است همچو مستی‌گر مآلش دیده‌ای خمیازه است
حسرتی می‌بالد از خاک بهار اعتبار قدکشیدن کز نهالش دیده‌ای خمیازه است
❈۲❈
غنچه نقد راحتش از پیکر افسرده است گل اگر عرض‌کمالش دیده‌ای خمیازه است
باده‌پیمایی همین درس خموشان تو نیست ورنه عالم قیل و قالش دیده‌ای خمیازه است
❈۳❈
می‌چکد مخموری از آغوش جام کاینات گر همه چرخ و هلالش دیده‌ای خمیازه است
نعمت فقروغنا هم‌آرزویی بیش نیست گر ز چینی تا سفالش دیده‌ای خمیازه است
❈۴❈
ساغر لب‌تشنگان عشق راکوثرکجاست هرچه از موج زلالش دیده‌ای خمیازه است
حیرتم در جلوه‌اش آهسته می‌گوید به‌گوش اینکه آغوش وصالش دیده‌ای خمیازه است
❈۵❈
طایر ما را چو مژگان رخصت پرواز نیست آنجه در آغوش بالش دیده‌ای خمیازه است
بادهٔ‌هستی که‌دردش‌وهم‌و صافش‌نیستی‌ست
چون‌سحرگر اعتدالش دیده‌ای خمیازه است
آخر ای بیدل چه‌کردی حاصل بزم وصال وقف‌چشمت‌تاجمالش دیده‌ای‌خمیازه است

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۶۰۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

عبدالرزاق اختری
2017-10-19T15:23:23
وزن : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن ( رمل مثمن محذوف )