گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:بی‌محابا بر من مجنون میفشان پشت دست چون سفر غافل مزن در تیغ عریان پشت دست

❈۱❈
بی‌محابا بر من مجنون میفشان پشت دست چون سفر غافل مزن در تیغ عریان پشت دست
بار هر دوشی بقدر دستگاه قدرت است برنمی‌دارد به غیر از زخم دندان پشت دست
❈۲❈
چشم دنیادار، هرجا می‌گشاید دام حرص می‌نهد بر خاک کشکول گدایان پشت دست
خاک‌گردم کز غبار سرنوشت آیم برون چون نگین نتوان زدن بر نام آسان پشت دست
❈۳❈
دخل درکار جهان‌کم کن‌که مانند هلال می‌شود از ناخنت آخر نمایان پشت دست
معنی اقبال و ادبار جهان فهمیدنی‌ست باوجودگنج در دست است عریان پشت دست
❈۴❈
چشم واکردن درین محفل شگونی خوش نداشت خورد سر تاپای شمع آخر ز مژگان پشت د‌ست
از مکافات عمل غافل نباید زیستن می‌رسد از پشت دست آخر به دندان پشت دست
❈۵❈
طینت تسلیم خوبان نیست باب انقلاب هست دربست وگشاد پنجه یکسان پشت دست
دیدهٔ حق‌بین به وهم غیر می‌پوشی چرا برچه عالم می‌زنی ای خانه ویران پشت دست
❈۶❈
بی‌جمالت هرکجا بستیم احرام چمن بازگشتیم از ندامت‌گل به دامان پشت دست
در غبار حاجت استغنای‌ما محجوب ماند کف‌گشودن از نظرهاکرد پنهان پشت دست
❈۷❈
بیدل از خود رنگ و بوی اعتبار افشانده‌ایم همچوگل ماییم و دامن تاگریبان پشت دست

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۶۳۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سید جعفر صامت
2022-12-13T00:08:04.6526869
با سلام و درود این غزل در بحر رمل مثمن محذوف است (فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن)مانند غزل بعدی اما اینجا اشتباها بحر هزج ثبت شده است.