گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:دل به یاد پرتو حسنت سراپا آتشست از حضور آفتاب آیینهٔ ما آتشست

❈۱❈
دل به یاد پرتو حسنت سراپا آتشست از حضور آفتاب آیینهٔ ما آتشست
پیکر ما همچو شمع ازگریهٔ شادی‌گداخت اشک‌هرجا بنگری آب‌است‌، اینجا آتشست
❈۲❈
تا نفس‌باقی‌ست عمر از پیچ‌وتاب آسوده نیست می‌تپد برخویشتن تا خار و خس‌با آتشست
گرمی هنگامهٔ آفاق موقوف تب است روز اگر خورشید باشد شمع شبها آتشست
❈۳❈
عشق می‌آید برون گر واشکافی سینه‌ام چون طلسم سنگ نام این معما آتشست
بی‌ادب‌از سوز اشک‌عاجزان‌نتوان گذشت آبله در پا اگر بشکست صحرا آتشست
❈۴❈
شمع تصویریم‌، از سوز وگداز ما مپرس پرتوی از رنگ تا باقی‌ست‌، با ما آتشست
غرق وحدت باش اگر آسوده خواهی زیستن ماهیان را هرچه باشد غیر دریا آتشست
❈۵❈
جز به‌گمنامی سراغ امن نتوان یافتن ورنه ازپرواز ما تا بال عنقا آتشست
نیست بیدل بی‌قراریهای آهم بی‌سبب کز دل‌گرمم نفس را درته پا آتشست

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۶۵۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

خالد دشتی
2019-09-12T15:10:01
درود!عزیزان لطفن شرح این غزل را برای من و همه کسانی که به این سایت مراجعه میکنند؛ لطف نمایید.سپاس