بیدل دهلوی:فردوس دل، اسیر خیال تو بودنست عید نگاه، چشم به رویت گشودنست
❈۱❈
فردوس دل، اسیر خیال تو بودنست
عید نگاه، چشم به رویت گشودنست
شادم به هجر هم که به این یک دم انتظار
حرف لب توام ز تمنا شنودنست
❈۲❈
معراج آرزوی دو عالم حضور من
یک سجدهوار جبهه به پای تو سودنست
یاد فنا مرا به خیال تو داغ کرد
آه از پری که شیشه به سنگ آزمودنست
❈۳❈
آسان مگیر، دیدن تمثال ما و من
زنگ نفس ز آینهٔ دل زدودنست
سرها فتاده است دین ره به هر قدم
از شرم پیش پا مژهای خم نمودنست
❈۴❈
داغ فشار غفلت ما هیچکس مباد
چشمی گشودهایمکه ننگ غنودنست
این است اگر حقیقت اقبال ناکسی
درحق ما عقوبت نفرین ستودنست
❈۵❈
در دفتر محاسبهٔ اعتبار ما
بر هیچ یک دو صفر دگر هم فزودنست
بیدل غبار ما ز چه دامن جدا فتاد
بر باد رفتهایم و همان دست سودنست
کامنت ها