بیدل دهلوی:موج جنون می‌زند، اشک پریشان کیست ناله به دل می‌خلد بسمل مژگان کیست
❈۱❈
موج جنون می‌زند، اشک پریشان کیست
ناله به دل می‌خلد بسمل مژگان کیست
پای روان وداع، راه به کوی که برد
دست به دل بسته‌ام، محرم دامان کیست
❈۲❈
یاد خرام توام، می‌برد از خویشتن
قامت برجسته‌ات، مصرع دیوان کیست
دیده‌گر از جلوه‌ات میکدهٔ نار نیست
اشک چکیدن خرام لغزش مستان کیست
❈۳❈
سرمه ز خاکم برد چشم غزالان ناز
بخت سیه بر سرم سایهٔ مژگان کیست
لخت دلی در نظر این همه چاک جگر
حیرتم آیینه‌گر شانه گریبان کیست
❈۴❈
قطرهٔ ما چون حباب، سینهٔ دریا شکافت
همت پرواز ما خندهٔ توفان کیست
گرنه تپشهای دل فال جنون می‌زند
شعله نقاب اینقدر نالهٔ عریان کیست
❈۵❈
رشتهٔ امواج را، عقده نگردد حباب
آبله در راه شوق مانع جولان کیست
غیر محبت دگر دین چه و آیین کدام
امت پروانه باش سوختن ایمان کیست
❈۶❈
بیدل ازین مایده دست هوس شسته‌ایم
پهلوی دل خورده را آرزوی نان کیست
کامنت ها