بیدل دهلوی:برچهرهٔ آثارجهان رنگ سبب نیست چون آتش یاقوت‌که تب دارد و تب نیست
❈۱❈
برچهرهٔ آثارجهان رنگ سبب نیست
چون آتش یاقوت‌که تب دارد و تب نیست
وهم‌است‌که در ششجهتش ریشه دویده‌ست
سرسبزی این مزرعه بی‌برگ‌کنب نیست
❈۲❈
چشمی به تأمل نگشوده‌ست نگاهت
بروضع جهان‌گر عجبت نیست عجب نیست
تا زنده‌ای امید غنا هرزه خیالی‌ست
این آمد ورفت نفست غیرطلب نیست
❈۳❈
شغل هوس خواجه مگرگم شود از مرگ
این‌حکهٔ هنگامهٔ حرص است جرب نیست
در هیچ صفت داد فضولی نتوان داد
تا دل هوس‌انشاست جهان جای طلب نیست
❈۴❈
دور است شکست دل از آرایش تعمیر
این‌کارگه شیشهٔ رنگ است حلب نیست
تسلیم‌وسر وبرگ فضولی چه جنون است
گر ریشه‌کند دانه‌ات ازکشت ادب نیست
❈۵❈
کامل‌ادبان قانع یک سجده جبینند
مشتاق زمین‌بوس هوس تشنهٔ لب نیست
بی‌باده دل از زنگ طبیعت نتوان شست
افسوس‌که در آینه‌ها آب عنب نیست
❈۶❈
بیدل غم روز سیه ازما نتوان برد
چین سحراینجا شکن دامن شب نیست
کامنت ها