گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:بر تپیدنهای دل هم دیده‌ای واکردنی‌ست رقص بسمل عالمی دارد تماشاکردنی‌ست

❈۱❈
بر تپیدنهای دل هم دیده‌ای واکردنی‌ست رقص بسمل عالمی دارد تماشاکردنی‌ست
یا به خود آتش توان زد یا دلی بایدگداخت گر دماغ عشق باشد اینقدرهاکردنی‌ست
❈۲❈
از ورق‌گردانی شام و سحر غافل مباش زیرگردون آئچه امروز است فرداکردنی‌ست
هرکف خاکی به جوش صدگدازآماده است یک قلم اجزای این میخانه صهباکردنی‌ست
خاک‌ما خون‌گشت و خونها آب‌گردید وهنوز
عشق‌می‌داندکه بی‌رویت‌چه با ماکردنی‌ست
❈۳❈
حشر آرامی دگر دارد غبار بیخودی یک قیامت از شکست رنگ برپاکردنی‌ست
بی‌نشانی می‌زند موج از طلسم‌کاینات گر همه رنگ است‌هم پرواز عنقاکردنی‌ست
❈۴❈
حیرتی دادم خبر از پردهٔ زنگار جسم شاید این آیینه دل باشد مصفاکردنی‌ست
مشرب درد تو دارم سیر عالم‌کرده‌ام گر همهٔک‌قطرهٔ‌خون‌است دل‌جا کردنی‌ست
❈۵❈
اضطرابم درگره دارد کف خاکستری چون سپند از نالهٔ من سرمه انشاکردنی‌ست
قامت خم‌گشته می‌گویند آغوش فناست ناخنی‌گل‌کرده‌ام این عقده هم واکردنی‌ست
❈۶❈
شخص تصویریم بیدل زکمال ما مپرس حرف ما ناگفتنی وکار ما ناکردنی‌ست

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۷۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

منصور محمدزاده
2010-11-03T23:38:57
خواهشمند است بیت سوم را اصلاح فرمایید:نادرست:از ورق‌گردانی شام و سحر غافل مباشزیرگردون آئچه امروز است فرداکردنی‌ستدرست:از ورق‌گردانی شام و سحر غافل مباشزیر گردون آنچه امروز است، فردا کردنی‌ست