بیدل دهلوی:در ربط خلق یکسر ناموسکبریاییست چونسبحه هر اینجا در عالم جداییست
❈۱❈
در ربط خلق یکسر ناموسکبریاییست
چونسبحه هر اینجا در عالم جداییست
منعم به چتر و افسر اقبال میفروشد
غافلکه بر سر ما بیسایگی هماییست
❈۲❈
وارستگی ایاغیم، بیوهم باغ و راغیم
صبح فلک دماغیم بر بام ما هواییست
دارد جهان اقبال، ادبار در مقابل
بر خودسری مچینید هرجا سریست پاییست
❈۳❈
آرام و رم درین دشت فرق آنقدر ندارد
در دیده آنچهکوهیستدرگوشها صداییست
آوارهٔ خیالات دل بر چه بندد آخر
گر عشقبینیازستدر حسن بیوفاییست
❈۴❈
زینورطهٔ خجالت آسان نمیتوان رست
چون شمع زندگی را در هر عرق شناییست
در خورد سختجانی باید غم جهان خورد
ترکیب وسع طاقت معجون اشتهاییست
❈۵❈
بیمایگان قدرت شایستهٔ قبولند
دست شکسته بارش برگردن دعاییست
گوش تظلم دل زین انجمنکه دارد
دنیا گذرگهی بهند پنداشتیم جاییست
❈۶❈
گلزار بیبریها وارستگی بهار است
درگرد موی چینی فریاد سرمهساییست
بیدلکجا بردکس بیداد بیتمیزی
در سرنگونی بید هم برگ پشت پاییست
کامنت ها