گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:دل ماند بی‌حس و غمت افشانده بال رفت این ناوک وفا همه جا پوست‌مال رفت

❈۱❈
دل ماند بی‌حس و غمت افشانده بال رفت این ناوک وفا همه جا پوست‌مال رفت
خلقی ازین بساط به وهم ‌گذشتگی بی‌نقش پا چو قافلهٔ ماه و سال رفت
❈۲❈
زین دشت‌ گرد ناقهٔ دیگر نشد بلند هرمحملی‌که رفت به دوش خیال رفت
زردوستان تهیهٔ راه عدم کنید قارون به زیر خاک پی جمع مال رفت
❈۳❈
ناایمنی نبرد زگوهر حصار موج سرها به زانوی عدم از زیر بال رفت
گر شرم داری از هوس جاه شرم دار تا قطره شد گهر عرق انفعال رفت
❈۴❈
بی‌دستگاهی‌، آفت آثار مرد نیست نارفتنی است خط اگر از خامه نال رفت
موج‌گهر، چه واکشد از معنی محیط حرفی که داشتم به زبانهای لال رفت
❈۵❈
اشکم به دیده محمل‌انداز برق داشت گفتم نگاهی آب دهم بر شکال رفت
تصویر تیره‌بختی من می‌کشید عشق از هند تا فرنگ‌، قلم بر زگال رفت
❈۶❈
ای چینی اینقدر به طنین موی سر مکن فغفور در اعادهٔ ساز سفال رفت
بیدل دلیل مقصد عزت تواضع است زبن جاده ماه نو به جهان‌کمال رفت

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۸۵۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کلام قاصر
2010-10-02T13:11:59
مصرع "زین دشت‌ گرد ناقهٔ دیگر نشد بلد" به"زین دشت‌ گرد ناقهٔ دیگر نشد بلند"تغییرکند.---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.