گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:آخر سیاهی از سر داغم به‌در نرفت زین شب چوموی چینی امید سحر نرفت

❈۱❈
آخر سیاهی از سر داغم به‌در نرفت زین شب چوموی چینی امید سحر نرفت
درهستی وعدم همه جا سعی مطلبی است از ریشه زیر خاک تلاش ثمر نرفت
❈۲❈
نومید اصل رفت جهانی به ذوق فرع تا وضع قطره داشت ز دریاگهر نرفت
از بسکه تنگ بودگذرگاه اتفاق چون سبحه خلق جزبه سریکدگرنرفت
❈۳❈
بر شعله‌ها ز پردهٔ خاکستر است ننگ کاوارگی سری‌ست‌که در زیر پر نرفت
از هیچ جاده منزل عشق آشکار نیست فرسود سنگ وپی به سراغ شررنرفت
❈۴❈
درکوچهٔ سلامت دل‌، پا شمرده نه زین راه بی‌ادب نفس شیشه‌گر نرفت
آنجاکه نامهٔ رم فرصت نوشته‌اند ما رفته‌ایم قاصد دیگر اگر نرفت
❈۵❈
گرمحرمی‌، به ضبط نفس‌کوش‌کز ادب حرف به حق رسیده زلب پیشترنرفت
زین خاکدان که دامن دلها گرفته است خلقی زخویش رفت و به جای دگرنرفت
❈۶❈
بر حرص‌، پشت پا زدم اما چه فایده گردی فشانده‌ام که ز دامان تر نرفت
بیدل ز دل غبار علایق نمی‌رود سر سوده شد چو صندل واین دردسر نرفت

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۸۵۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها