گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:زین من و ما زندگی سیر فنایی کرد و رفت بر مزار ما دو روزی های‌هایی کرد و رفت

❈۱❈
زین من و ما زندگی سیر فنایی کرد و رفت بر مزار ما دو روزی های‌هایی کرد و رفت
عجز طاقت ‌بی‌گذشتن نیست زین بحر سراب سایه‌بر خاک از جبین مالی شنایی‌کرد و رفت
❈۲❈
در خروش بیدماغان جنون تکرار نیست دل سپندی بود در محفل صدایی کرد و رفت
دوستان از خود به سعی نیستی برخاستتد گرد ما هم خواهد ایجاد عصایی کرد و رفت
❈۳❈
عیب هستی نیست جندان چاره پوشیدنش چشم اگر بندی توان بند قبایی ‌کرد و رفت
کس گرفتار تعلقهای وهم و ظن مباد مرگ مژگان بند تعلیم حیایی ‌کرد و رفت
❈۴❈
شخص هستی جز جنون شوخ‌چشمیها نداشت هر چه رفت از چشم ما بر دل بلایی کرد و رفت
بادپیمایی چو شمع اینجا اقامت می‌کند بر هوا سرها سراغ زبر پایی‌کرد و رفت
❈۵❈
عمر ازکم‌مایگیهای نفس‌، با کس نساخت میزبان‌شد منفعل مهمان دعایی‌کرد و رفت
خجلت ناپایداری مزد سعی زندگی‌ست گر همه آمد صواب اینجا خطایی ‌کرد و رفت
❈۶❈
در حریم‌عشق غیر از سجده‌کس‌ را بار نیست باید اکنون یک نماز بی‌قضایی‌کرد و رفت
خلق را ذوق عدم زین انجمن ناکام برد فرصت ما نیز خواهد عزم جایی‌کرد و رفت
❈۷❈
تا قیامت ساغر خمیازه می‌باید کشید ساقی این بزم بی‌صهبا حیایی‌کرد و رفت
داغ نیرنگم که امشب کاغذ آتش زده بر حریفان خندهٔ دندان‌نمایی کرد و رفت
❈۸❈
بیدل از غفلت به ‌تعمیر شکست ‌دل مکوش در ازل دیوانه‌ای طرح بنایی کرد و رفت

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۸۶۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

منصور محمدزاده
2010-11-04T07:18:05
خواهشمند است بیت هشتم را اصلاح فرمایید:نادرست:بادپیمایی چو شمع اینجا اقامت می‌کندبر هوا سرها سراغ زبر پایی‌کرد و رفتدرست:بادپیمایی چو شمع اینجا اقامت می‌کندبر هوا سرها سراغ زیر پایی‌ کرد و رفت