بیدل دهلوی:بیا ای جام و مینای طرب نقشکف پایت خرام موج می مخمور طرز آمدنهایت
❈۱❈
بیا ای جام و مینای طرب نقشکف پایت
خرام موج می مخمور طرز آمدنهایت
نفس در سینه، نکهت آشیان خلد توصیفت
نگه در دیده شبنم پرور باغ تماشایت
❈۲❈
شکوه جلوهات جز در فضای دل نمیگنجد
جهان پرگردد از آیینه تا خالی شود جایت
پر آسان است اگر توفیق بخشد نور بیتابی
تماشای بهشت از گوشهٔ چشم تمنایت
❈۳❈
توان در موج ساغر غوطه زد از نقش پیشانی
به مستی گر دهد فرمان نگاه نشئهپیمایت
فروغ شمع هم مشکل تواند رنگ گرداندن
در آن محفل که منع دور ساغر باشد ایمایت
❈۴❈
مروت صرف ایجادت کرم فیض خدا دادت
ادب تعمیر بنیادت حیا آثار سیمایت
نظراندیشی وهمم به داغ غیر میسوزد
دلی آیینه سازم کز تو ریزم رنگ همتایت
❈۵❈
هواخوه تو اکسیر سعادت در بغل دارد
نفس بودم سحر گل کردم از فیض دعاهایت
تهی از سجدهٔ شوقت سر مویی نمییابم
سراپا در جبین میغلتم از یاد سراپایت
❈۶❈
اثر محو دعای بیدل است امید آن دارد
که بالد دین و دنیا در پناه دین و دنیایت
کامنت ها