گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:به عبرت آب شو ای ‌غافل از خمیدن موج که خودسری چقدر گشته بار گردن موج

❈۱❈
به عبرت آب شو ای ‌غافل از خمیدن موج که خودسری چقدر گشته بار گردن موج
درین محیط که دارد اقامت‌آرایی کشیده است هجوم شکست دامن موج
❈۲❈
عنان زچنگ هوس واستان‌که بررخ بحر هواست باعث شمشیر برکشیدن موج
به عجز ساز و طرب‌ کن‌ که در محیط نیاز شکستگی‌ست لباس حریر بر تن موج
❈۳❈
غبار شکوه ز روشندلان نمی‌جوشد در اب چشمهٔ ایینه نیست شیون موج
نکرد الفت مژگان علاج وحشت اشک به مشت خس که تواند گرفت دامن موج
❈۴❈
سراغ عمر زگرد رم نفس‌ کردیم محیط بود تحیر عنان رفتن موج
مرا به فکر لبت‌ کرد غنچهٔ گرداب نفس نفس به لب بحر بوسه دادن موج
❈۵❈
ز بیقراری ما فارغ است خاطر یار دل ‌گهر چه خبر دارد از تپیدن موج
به بحر عشق ‌که را تاب ‌گردن‌ افرازیست همین شکستگیی هست پیش بردن موج
❈۶❈
ز بیدلان مشو ایمن‌ که تیر آه حباب به یک نفس‌گذرد از هزار جوشن موج
توان به ضبط نفس معنی دل انشاکرد حباب شیشه نهفته‌ست در شکستن موج
❈۷❈
چو گوهر از دم تسدم‌کن سپر بیدل درتن محیط‌که تیغ است سرکشیدن موج

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۸۹۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ولی حنیقی
2016-01-02T17:09:26
چو گوهر از دم تسلیم‌کن سپر بیدلدرین محیط‌که تیغ است سرکشیدن موجبیت آخررا اینطور خواندم