گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:جان هیچ و جسد هیچ و نفس هیچ و بقا هیچ ای هستی تو ننگ عدم تا به کجا هیچ

❈۱❈
جان هیچ و جسد هیچ و نفس هیچ و بقا هیچ ای هستی تو ننگ عدم تا به کجا هیچ
دیدی عدم هستی و چیدی الم دهر با این همه عبرت ندمید از تو حیا هیچ
❈۲❈
مستقبل اوهام چه مقدار جنون داشت رفتیم و نکردیم نگاهی به قفا هیچ
آیینهٔ امکان هوس‌آباد خیال ست تمثال جنون‌گر نکند زنگ و صفا هیچ
❈۳❈
زنهار حذر کن ز فسونکاری اقبال جز بستن دستت نگشاید ز حنا هیچ
خلقی‌ست نمودار درین عرصهٔ موهوم مردی و زنی باخته چون خواجه‌سرا هیچ
❈۴❈
بر زلهٔ این مایده هرچند تنیدیم جز حرص نچیدیم چو کشکول‌ گدا هیچ
تا چند کند چارهٔ عریانی ما را گردون که ندارد به جز این کهنه ردا هیچ
❈۵❈
منزل عدم و جاده نفس ما همه رهرو رنج عبثی می‌کشد این قافله با هیچ
بیدل اگر این است سر و برگ کمالت تحقیق معانی غلط و فکر رسا هیچ

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۸۹۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

عزیزی
2015-07-23T04:08:26
صورت درست این مصرع این استتا چند کند چارهٔ عریانی ما راگردون که ندارد به جز این کهنه ردا هیچ
عزیزی
2015-07-23T04:06:22
w,vj nvsj hdk lwvu hcdk rvhv hsj تا چند کند چارهٔ عریانی ما راگردون که ندارد به جز این کهنه vnh هیچ
ناشناس
2012-03-16T00:57:11
تا چند کند چارهٔ عریانی ما راگردون که ندارد به جز این کهنه درا هیچفکر کنم درسش ردا باشد