گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:داد عشق از بی‌نیازی در من طفلانم به یاد سرخط معنی‌ست پیش چشم و می‌خوانم به یاد

❈۱❈
داد عشق از بی‌نیازی در من طفلانم به یاد سرخط معنی‌ست پیش چشم و می‌خوانم به یاد
شرم بی‌دردی مگر بر جبهه‌ام چیند عرق تا بماند ننگ خشکی‌های مژگانم به یاد
❈۲❈
می‌فشارد تنگی این خانه مجنون مرا گر نباشد وسعت‌آباد بیابانم به یاد
در فراموشی مگر جمعیتی پیدا کنم ورنه چون موی سر مجنون پریشانم به یاد
❈۳❈
زان ستم‌هایی که از بیداد هجران دیده‌ام می‌درم پیش تو گر آید گریبانم به یاد
دل کباب پرتو حسن عرقناک که بود کز هجوم اشک می‌آید چراغانم به یاد
❈۴❈
از تغافل‌خانهٔ ناز تو بیرون نیستم شیشه‌ای بودم‌ که دارد طاق نسیانم به یاد
زان قدر هوشی‌ که می‌کردم به وهم خویش جمع چون به یادت می‌رسم چیزی نمی‌مانم به یاد
❈۵❈
از عدم آن‌سوتر‌م برده است فکر نیستی نیستم زآن‌ها که هستی آرد آسانم به یاد
با خیال رفتگان هم قانعم از بی‌کسی کاش گردون واگذارد یاد دورانم به یاد
❈۶❈
بعد ازین غیر از فراموشی‌ که می‌بیند مرا مفت آگاهی اگر روزی دو مهمانم به یاد
بیدل آن دور می و پیمانه‌ام دیگر کجاست یک دو دم بگذار تا رنگی بگردانم به یاد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۹۲۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

Alipur
2015-06-28T15:01:12
داد عشق از بی نیازی درس طفلانم بیاد سر خط معنیست پیش چشم و میخوانم بیادشرم بیدردی مگر بر جبهه ام چیند عرق تا نماند ننگ خشکیهای مژگانم بیادمیفشارد تنگی این خانه مجنون مرا گر نباشد وسعت آباد بیابانم بیاددر فراموشی مگر جمعیتی پیدا کنم ورنه چون موی سر مجنون پریشانم بیادزان ستمهائی که از بیداد هجران دیده ام میدرم پیش تو گر آید گریبانم بیاددل کباب پرتو حسن عرقناک کی بود کز هجوم اشک می آید چراغانم بیاداز تغافل خانه ناز تو بیرون نیستم شیشه ئی بودم که دارد طاق نسیانم بیادزان قدر هوشی که میکردم بوهم خویش جمع چون بیادت میرسم چیزی نمیمانم بیاداز عدم آنسوترم برده است فکر نیستی نیستم زانها که هستی آرد آسانم بیادبا خیال رفتگان هم قانعم از بیکسی کاش گردون واگذارد یاد یارانم بیادبعد ازین غیر از فراموشی کی می بیند مرا مفت آگاهی اگر روزی دو مهمانم بیاد(بیدل) آن دور می و پیمانه ام دیگر کجاست یکدودم بگذار تا رنگی بگردانم بیاد
علی
2020-07-21T09:21:23
سلام شعری که گذاشتید صدر تا ذیل از ایراد های دستوری و املایی برخوردار است .اصلاح بفرمایید
Dr Foad
2018-12-09T23:04:03
داد عشق از بی‌نیازی، درس طفلانم به‌یادسرخط معنی‌ست پیش چشم و می‌خوانم به‌یادشرم بی‌دردی مگر بر جبهه‌ام چیند عرقتا نماند ننگ خشکی‌های مژگانم به‌یادمی‌فشارد تنگی این خانهٔ مجنون مراگر نباشد وسعت‌آبادِ بیابانم به‌یاددر فراموشی مگر جمعیّتی پیدا کنمورنه چون موی سر مجنون، پریشانم به‌یادزان ستم‌هائی که از بی‌داد هجران دیده‌اممی‌درم پیش تو گر، آید گریبانم به‌یاددل کباب پرتو حُسن عرقناکِ که بودکز هجوم اشک می‌آید چراغانم به‌یاداز تغافل‌خانهٔ ناز تو بیرون نیستمشیشه‌ای بودم که دارد طاق نسیانم به‌یادزان قدر هوشی که می‌کردم به‌وهم خویش جمعچون بیادت می‌رسم چیزی نمی‌مانم به‌یاداز عدم آن‌سوترم بُردست فکر نیستینیستم زان‌ها که هستی آرَد آسانم به‌یادبا خیال رفتگان هم قانع‌ام از بی‌کسیکاش گردون واگذارد، یاد یارانم به‌یادبعد ازین غیر از فراموشی کی می بیند مرامفت آگاهی اگر روزی دو مهمانم به‌یادبی‌دل آن دورِ می و پیمانه‌ام دیگر کجاستیک‌دو دم بگذار تا رنگی بگردانم به‌یاد