گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:ادب چه چاره کند چون فضول افتد به جای عذر دل آورده‌ام قبول افتد

❈۱❈
ادب چه چاره کند چون فضول افتد به جای عذر دل آورده‌ام قبول افتد
به خاک خفت درتن ره هزار قافله اشک مبادکس به غبار دل ملول افتد
❈۲❈
ترحم است برآن طایر شکسته قفس که همچو شمع پرافشانی‌اش به نول افتد
ستم به وجد دل از ضبط ناله نتوان کرد چو نغمه ختم شود ضرب بر اصول افتد
❈۳❈
به‌کارگاه هوس از ستم شریکی چند قیامت است‌که آتش به دشت غول افتد
ز آب دیده گرفتم عیار شیب و شباب که هر چه ‌گل ‌کند از ابر بر فصول افتد
❈۴❈
خرد ودیعت اوهام برنمی‌دارد به رنج بار امانت مگر جهول افتد
چو موج ‌گوهرم از دل ‌گذشتن آسان نیست چو رشته خورد گره‌ کوتهی به طول افتد
❈۵❈
سری کشیده‌ای آمادهٔ گریبان باش به پایه‌ای نرسیدی که بی‌نزول افتد
مباز بیدل از اوهام نقد استغنا مراد کو که کسی در غم حصول افتد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۹۲۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محمد طاها کوشان mkushantaha@yahoo.com
2014-02-01T20:58:11
غزل 927بیت اول چینی است:ادب چه چاره کند شوق چون فضول افتدبجای عذر دل آورده ام قبول افتد