گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:جهان‌کجاست‌،‌گلی زان نقاب می‌خندد سحر تبسمی از آفتاب می‌خندد

❈۱❈
جهان‌کجاست‌،‌گلی زان نقاب می‌خندد سحر تبسمی از آفتاب می‌خندد
فنای ما چمن‌آرای بی‌نقابی اوست به قدر چاک کتان‌، ماهتاب می‌خندد
❈۲❈
تلاش آگهی‌ات ننگ غفلت است اینجا مژه ز هم نگشایی‌که خواب می‌خندد
تهی ز خویش شدن مفت آگهی باشد ز صفر بر خط ما انتخاب می‌خندد
❈۳❈
کجاست فرصت دیگرکه ما به خود بالیم محیط نیز در اینجا حباب می‌خندد
زعلم وفضل بجزعبرت آنچه جمع‌کنید گشاد هر ورقش برکتاب می‌خندد
❈۴❈
درنگ راهبرکاروان فرصت نیست کجا روبم‌که هر سو شتاب می‌خندد
به‌درسگاه‌ ادب حرف‌ و صوف مسخرگی‌ست ز صد سؤال همین یک جواب می‌خندد
❈۵❈
ز برق حسن‌ کسی را مجال جرات نیست بپوش چشم که حکم حجاب می‌خندد
زبان به لاف مده‌، پاس شرم مغتنم است چو بازگشت لب موج آب می‌خندد
❈۶❈
غبار صبح تماشاست هرچه باداباد تو هم بخند جهان خراب می‌خندد
دلت چو شمع به هجر که داغ شد بیدل کز اشک گرم تو بوی کباب می‌خندد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۹۶۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها