گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:رگ گل آستین شوخی کمین صید ما دارد که زیر سنگ دست از سایهٔ برگ حنا دارد

❈۱❈
رگ گل آستین شوخی کمین صید ما دارد که زیر سنگ دست از سایهٔ برگ حنا دارد
اگر در عرض خویش آیینه‌ام عاریست معذورم که عمری شد خیال او مرا از من جدا دارد
❈۲❈
نگردد سابهٔ بال هما دام فریب من هنوزم استخوان جوهر ز نقش بوریا دارد
به رنگ سایه‌ام عبرت‌نمای چشم مغروران مرا هر کس ‌که می‌بیند نگاهی زیر پا دارد
❈۳❈
نمی‌باشد ز هم ممتاز نقصان و کمال اینجا خط پرگار در هر ابتدایی انتها دارد
حیات جاودان خواهی‌گداز عشق حاصل‌کن که دل در خون شدن خاصیت آب بقا دارد
❈۴❈
به عبرت چشم خواهی واکنی نظارهٔ ما کن غبار خاکساران آبروی توتیا دارد
به دل تا گرد امیدی‌ست از ذوق طلب مگسل جهانی را گدا در سایهٔ دست دعا دارد
❈۵❈
اگر موجیم یا بحریم اگر آبیم یا گوهر دویی نقشی نمی‌بندد که ما را از تو وا دارد
به فکر اضطراب موج کم می‌باید افتادن تپش در طینت ما خیر باد مدعا دارد
❈۶❈
من ‌و تاب‌ وصال و طاقت دوری چه حرفست این اسیری‌راکه عشقت خواند بیدل دل‌کجا دارد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۹۷۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

رضا کرمی
2012-06-30T21:57:56
رگ گل ، آستین شوخی کمین صید ما داردکه زیر سنگ دست از سایه ی برگ حنا دارد برای شروع به سیاق شرحهای قبل باید ابتدا به شبکه ای از توصیفات حضرت بیدل در ارتباط با مضامین موجود در بیت پرداختایشان(رگ گل) را در ابیاتی مختلف به کار برده است که در ذیل به ابیاتی چند در ارتباط باموضوع اشاره می شودرگ گـل تـا ابـد بـوسـد سـر انـگـشـت حـنـا بـنـدتاگــر وا کــرده‌ای بــنــد نــقــاب جــامــه گــلـگـونـیحضرت بیدل در این بیت می فرمایند که اگر با دست حنا بسته ، نقاب محبوبی(جامه گلگونی) را باز کنی رگ گل تا ابد سرانگشتان تو را بوسه خواهد زد اما ارتباط رگ گل با دست حنا بسته چیست؟حضرت بیدل کف دست و پایی را که حنا بسته است شبیه یک برگ می داند و از آن به برگ حنا یا برگ گل یاد می کنددر این رابطه به ابیات زیر توجه بفرمایید:بـه ذوق پـای‌بـوسـت هـیـچ جـا خـوابم نمی‌باشدهــمــیــن در ســایــهٔ بــرگ حــنــا آرام مـی‌گـیـرمدر اشتیاق بوسیدن پای حنا بسته ی تو خواب به چشمم نمی آید زیرا آرامش من در زیر سایه برگ (پای حنا بسته) تو رقم می خوردو یا در بیتی دیگر می فرمایند:شـایـان دسـت بـوس تـوام نیست نامه‌ایدر یـــوزه‌ای بــه قــاصــد بــرگ حــنــا بــرمهیچ نامه ای شایستگی ندارد درون دستهای حنایی تو قرار گیرد پس ناچارم دریوزه ای را به عنوان پیک به حضور دستان چون برگ حنای تو برای گدایی گسیل کنمهــوس فــرســودهٔ بـوی ‌کـف پـایـی‌سـت اجـزایـموطــن مــی‌بــایــدم در ســایــهٔ بــرگ حــنـا کـردنتمام وجود من در حسرت بوییدن کف پای محبوب فرسوده شد.با توجه به اینکه کف پای محبوب حنا بسته است چاره ای نیست جز اینکه در سایه ی کف پای او (برگ حنا) سکنی گزینماینها ابیاتی بود در ارتباط با تشبیه کف پا و دست حنا بسته ی محبوب به برگحال اگر به این نکته توجه داشته باشیم که سطح برگها با شبکه ای از رگ برگها پوشیده شده است به معمای رگ گل و ارتباطش با برگ حنا و درنهایت دستی که به برگ حنا شبیه شده است در بیت مورد نظر پی خواهیم برد از طرف دیگر نباید شباهت خطوط کف دست جنا بسته را با رگ برگها ی موجود در برگ نادیده گرفتبرای روشن شدن موضوع باز به بیت زیرمی پردازیمرگ گـل تـا ابـد بـوسـد سـر انـگـشـت حـنـا بـنـدتاگــر وا کــرده‌ای بــنــد نــقــاب جــامــه گــلـگـونـیهنوز هم در بسیاری از روستاهای ایران رسم است که داماد با دست حنا بسته در روز عروسی روبان عروس را باز کند حضرت بیدل با استناد به این موضوع می فرماینداگر با دستی حنا بسته ات (برگ گل) روبان محبوبی را باز کنی خطوط کف دست (رگبرگها)تا ابد بر دست(برگ) بوسه خواهند زد حال به بیت مورد نظر باز می گردیمرگ گل ، آستین شوخی کمین صید ما داردکه زیر سنگ دست از سایه برگ حنا داردبرای شرح این بیت باید به ترکیب (دست زیر سنگ داشتن )نیز اشاره ای داشته باشیماین ترکیب در شعر حضرت بیدل اغلب به معنای دچار تکلف شدن و اختیار نداشتن فرد در یک موضع به کار رفته است به چند بیت در این رابطه در غزلیات حضرت بیدل توجه بفرمایید:تـا ز حـسـن وگـلـسـتـان تـمـاشـا رنـگ داشـت حـیـرت از آیـیـنـه‌ام دستی به زیر سنگ داشتزیــر سـنـگ اسـت از مـن و مـا دامـن آزادی‌امآه ازبــن رنــگــی‌ کـه بـر بـوی گـلـم افـزوده‌انـددلـــــی دارم آزادی امـــــکـــــان نــــداردز مــیــنــا چـو دسـت پـری زیـر سـنـگـمحضرت بیدل در مصراع اول می فرمایند رگ گل برای صید ما کمین کرده است رگ گلی که متعلق به یک آستین شوخ استبا توجه به اینکه در مصراع دوم سخن از بر گ حناست این رگ گل نیز ظاهرا به دستی باز می گردد که حنا بسته است . و با توجه به صفت آستین شوخ برای صیاد ، طروت و سرزندگی دست حنا بسته ای که از آستینی شوخ برون آمده خود نمایی می کندحضرت بیدل می فر مایند: دست حنا بسته ای که شبیه یک برگ گل است با رگهای خوددر کمین صید ما نشسته استنکته ی بسیار کلیدی در این بیت مربوط به خواستگاه فعل(دارد) درمصراع دوم می باشد که به صید بر می گردد و نه به صیاد(رگ گل)بدین صورت:رگ گل آستین شوخی کمین صید ما دارد...(همان صیدی ) که زیرسنگ دست ازسایۀ رنگ حنا دارد حصرت بیدل خودش را یک صید برای رگ گل فرض کرده استمثل این است که بگوییم:صاحبخانه قصد جان ما دارد (جانی) که در خانه ی او ماوا داردحال کلمه ی (جانی ) را حذف می کنیمصاحبخانه قصد جان ما داردکه در خانه ی او ماوا داردبا این وصف می توان گقت:رگ گل ، آستین شوخی کمین صید ما داردکه زیر سنگ دست از سایه برگ حنا دارددست حنا بسته ی شوخ و با طراوتیکه شبیه یک برگ گل است با رگهای چون کمند خود در کمین صید ما نشسته استصیدی که در این بین دستش زیر سنگ است (بی اختیار است) و این بی اختیاری با قرار گرفتن در سایه ی همین دست حنا بسته(برگ حنا) نصیبش شده استرضا کرمی - شهریور 1390
منصور محمدزاده
2010-11-04T10:17:42
خواهشمند است موارد زیر را اصلاح فرمایید:نادرست:نگردد سابهٔ بال هما دام فریب منهنوزم استخوان جوهر ز نقش بوریا دارددرست:نگردد سایهٔ بال هما دام فریب منهنوزم استخوان جوهر ز نقش بوریا دارد