گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ابن حسام خوسفی:نگاری دلبری دارم چو زلف خود ز من سرکش به جان قربان شدم او را نمیگیرد دلم ترکش

❈۱❈
نگاری دلبری دارم چو زلف خود ز من سرکش به جان قربان شدم او را نمیگیرد دلم ترکش
ز حد بگذشت مشتاقی به جام باده ی باقی لبالب کن قدح ساقی به یاد لعل او درکش
❈۲❈
بر آن سرو سیم اندام اگر در بر کشی روزی نه قد سرو دلجو جو و نه ناز صنوبر کش
گر آن آیینه روی از روی مهرت روی بنماید نه روی ملک دارا بین و نه حکم سکندر کش
❈۳❈
برو ای زاهد خودبین مه دایم عیب می بینی قلم در حرف رندان پریشان قلندر کش
بزن چرخی و زین چنبر برون نه پای همت را کزین بیرون بنه پای و قلم در چرخ و چنبر کش
❈۴❈
ترا ابن حسام اول چو در کوی نکونامی نشد ممکن گذر کردن به بدنامی علم در کش

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۰۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

رسول آزادوار
2021-05-22T10:54:50.9370931
درود و خداقوت اگر اشتباه نکنم جهت رسیدن به معنا و وزن صحیح بیت پنجم, مصراع اول, باید چنین باشد برو ای زاهدِ خودبین "که" دایم عیبِ مِی بینی