گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ابن حسام خوسفی:ما به گلزار عذارت همه در بستانیم از خیال می لعلت همه سر مستانیم

❈۱❈
ما به گلزار عذارت همه در بستانیم از خیال می لعلت همه سر مستانیم
نیم جانیست که در پای تو انداخته ایم نیست لایق چه توان کرد تهیدستانیم
❈۲❈
چهره بنما که چو صبحم نفسی بیش نماند کان نفس را ز سر صدق بر آن افشانیم
گر به سودای تو در پای بگردد سر ما تو مپندار که از پای تو سر گردانیم
❈۳❈
ما به امید تو از راه دراز آمده ایم سر مگردان که چو زلفت همه سرگردانیم
شعله ی آتش دل هستی ما پست کند گر نه هرلحظه به آب مژه اش بنشانیم
❈۴❈
پیشتر زان که فلک داد ز ما بستاند ساقیا باده که ما داد ازو بستانیم
ما که پیمان وفا با سر زلفت بستیم به وفای تو که هم بر سر آن پیمانیم
❈۵❈
حالیا در صفت حسن تو چون ابن حسام در کتب خانه ی عشقت ورقی می خوانیم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۲۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها