گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ابن حسام خوسفی:بت گلعذار اگر ز ره کرمی بما گذری کنی چه شود بجانب ما اگر به کرشمه ای نظری کنی

❈۱❈
بت گلعذار اگر ز ره کرمی بما گذری کنی چه شود بجانب ما اگر به کرشمه ای نظری کنی
نه نسیم زلف عبیرسا دل خسته را مددی دهی بوصال صبح رخ چو روز ، شب هجر ما سحری کنی
❈۲❈
چو بنزد جوهری هنر زر ناسره نتوان نمود تو به کیمیای عنایتی مس قلب ما چو زری کنی
سر کوی او نرود کسی که نه سر در آن سر کو نهد تو نه مرد این روشی اگر ز چنین بلا حذری کنی
ز کمینگه خم ابرویش چو به تیر غمزه کند گشاد
بر تیر او تو نه عاشقی که نه سینه را سپری کنی
❈۳❈
نفس چو آتش گرم من تو در آن عذار چو آینه نکنی که ناگه از آتشی دل سوخته اثری کنی
پسر حسام چو عندلیب ریاض گلشن قدسییی بله وقت شده که بدان چمن سوی آشیان گذری کنی

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۶۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها