گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ابن حسام خوسفی:شب وداع و غم هجر و درد تنهایی دل شکسته و محزون کجا شکیبایی

❈۱❈
شب وداع و غم هجر و درد تنهایی دل شکسته و محزون کجا شکیبایی
سواد دیده ی من روشنی ز روی تو یافت مرو مرو که ز چشمم برفت بینایی
❈۲❈
چنان که عمر گرامی به کس نمی ماند تو نیز عمر عزیزی از آن نمی پایی
حدیث قد تو نسبت به سرو ناید راست و گر به سرو کنم نسبتش تو بالایی
❈۳❈
دوای درد دل دردمند من لب توست مفَّرَح است علاج مزاج سودایی
گره ز کار پریشان بسته بگشاید اگر گزه ز سر زلف بسته بگشایی
❈۴❈
به بوی زلف تو دل در پی صبا می رفت بخنده گفت چه بر هرزه باد پیمایی
نگار کرده ام از خون خیال خانه چشم مگر به خانه رنگین دمی فرود آیی
❈۵❈
بیان حسن تو ابن حسام با گل گفت که بلبلان به چمن واله اند و شیدایی

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۷۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مهدی
2019-03-12T11:15:52
اگر گزه ز سر زلف بسته بگشاییگزه= گرهگره صحیح است.