ابن حسام خوسفی:ای سهی قامت گلبوی صنوبر بر ما سایهٔ سرو قدت دور مباد از سر ما
❈۱❈
ای سهی قامت گلبوی صنوبر بر ما
سایهٔ سرو قدت دور مباد از سر ما
هیچ نقاش چو رخسار تو صورت ننگاشت
آفرین بر قلم صنعت صورتگر ما
❈۲❈
روی تو اختر سعد است و مرا از طالع
روی آن نیست که تابنده شود اختر ما
جرعهای زان لب شیرین به لب ما نرسید
تا لبالب نشد از خون جگر ساغر ما
❈۳❈
خود همین نام تمامم که پس از من نامی
ننویسند به جز نام تو در دفتر ما
زیور مدّعیان گر به مثل سیم و زر است
لؤلؤ نظم خوشاب است زر و زیور ما
❈۴❈
مدتی بر سر کویت بنشست ابن حسام
که نگفتی به چه باب است فلان بر در ما
کامنت ها