گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ابن حسام خوسفی:حسنت که آفتاب تجلی از او گرفت یک جلوه کرد و مملکت دل فرو گرفت

❈۱❈
حسنت که آفتاب تجلی از او گرفت یک جلوه کرد و مملکت دل فرو گرفت
یک تار از آن دو سنبل پرچین به چین رسید از زلف مشک بوی تو در مشک بو گرفت
❈۲❈
دل اعتکاف کوی تو دارد بر او مگیر مرغ حریم کعبه نباشد برو گرفت
این آهوی رمیده که اندر کمند تست او را مران که با سگ کوی تو خو گرفت
❈۳❈
گفتم سخن ز کوی تو گویم به خنده گفت بگذار گفت و گو که جهان گفت و گو گرفت
مه با عذار یار برابر همی نمود زلفش به شیوه شد طرف روی او گرفت
❈۴❈
سر تا به پای هستی ابن حسام سوخت آه این چه آتش است که ناگه درو گرفت

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۰

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها