گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ابن حسام خوسفی:ای کرده به غمزه دل صد شیفته تاراج تیر مژه‌ات سینهٔ من ساخته آماج

❈۱❈
ای کرده به غمزه دل صد شیفته تاراج تیر مژه‌ات سینهٔ من ساخته آماج
پیوسته کمان سیه از مشک کشیده است طفره‌ای دو ابروی تو بر دایرهٔ عاج
❈۲❈
زان لب که رسیده است لطافت به نصابش شرط است زکاتی که رسانند به محتاج
ای سرو گل‌اندام بده بادهٔ صافی بر نالهٔ مرغ سحر و نغمهٔ درّاج
❈۳❈
ای اهل صفا را در تو کعبهٔ مقصود لبیک‌زنان بین به سر کوی تو حُجّاج
در پنجهٔ عشاق کمانی‌ست قوی‌پی کان را نکشیده است به جز بازوی حلّاج
❈۴❈
بر خاک رعونت به تکبر چه خرامی سرها بنگر زیر پی انداخته بی‌تاج
بگرفت لبت ملک لطافت به ملاحت پیداست که از کشور خوبان که برد باج
❈۵❈
گو خاک درت سجده‌گه ابن حسام است ارشاد چنین می‌کندش سالک منهاج

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ابوآدم
2020-06-08T12:19:58
زان لب که رسیده است لطافت به نصابششرط است زکاتی که رسانند به محتاجوقتی لببه حدی از لطافت و نرمی برسد باید زکاتش را به محتاج بپردازند.(بوسه)