ابن حسام خوسفی:جز خم زلفت دلم پناه ندارد جانب دلها چرا نگاه ندارد
❈۱❈
جز خم زلفت دلم پناه ندارد
جانب دلها چرا نگاه ندارد
کیست که از تاب آن دو سنبل مشکین
همچو بنفشه قد دوتاه ندارد
❈۲❈
مردمی کن که پیش چشم سیاهت
خانهٔ مردم چنین سیاه ندارد
سینهٔ چون مجمرم ز آتش هجران
جز نفس گرم من گواه ندارد
❈۳❈
نامهٔ دردم به دست باد سپردم
لیک صبا بر در تو راه ندارد
دل به سوی میکده پناه ازآن برد
بیش سر درس خانقاه ندارد
❈۴❈
ز ابن حسام از چه روی زلف تو پیچید
داغ تو دارد جزین گناه ندارد
کامنت ها