ابن حسام خوسفی:اگر ساقی به بزم ما قلندر وار بنشیند بسا صوفی که اندر حلقه ی خمّار بنشیند
❈۱❈
اگر ساقی به بزم ما قلندر وار بنشیند
بسا صوفی که اندر حلقه ی خمّار بنشیند
به زاریّ دل زارم ترا ای دل نیازارم
کزان زاری ترا بر دل مباد آزار بنشیند
❈۲❈
به عزم رفتن از مجلس به هر باری که برخیزی
از آن برخاستن بر دل مرا صدبار بنشیند
چو خشم فتنه انگیزش کند مستی و مستوری
نماند هیچ زاهد راکه او هشیار بنشیند
❈۳❈
کسی در معرض مردان برآرد نام منصوری
که برخیزد زسر و آنگه به پای دار بنشیند
کسی در دیده ی مردم بود چون مردم دیده
که همچون دیده ی گلگون میان خار بنشیند
❈۴❈
دل ابن حسام از رنج و از تیمار بیمار است
مگر دلبر به تیمار دل بیمار بنشیند
کامنت ها