ابن حسام خوسفی:بر عارض چون گل تو سنبل بدمید از عنبر تو غالیه بر ماه کشید
❈۱❈
بر عارض چون گل تو سنبل بدمید
از عنبر تو غالیه بر ماه کشید
غنچه سخنی ز پسته تنگ تو گفت
باد سحر آمد و دهانش بدرید
کامنت ها