الهامی کرمانشاهی:زهجرت به شصت اندر آمد چو سال به ملک معاویه آمد زوال
❈۱❈
زهجرت به شصت اندر آمد چو سال
به ملک معاویه آمد زوال
ازآن پیش کو را زمان در رسد
برآید روانش ز ملک جسد
❈۲❈
همه مهتران رانمود انجمن
چنین گفت زان پس به ایشان سخن
پس از مهتران رانمود انجمن
چنین گفت زان پس به ایشان سخن
❈۳❈
پس از من پسر جانشین من است
نگهبان تخت و نگین من است
بدانید برخود و را پادشاه
که او راست پیروزی و دستگاه
❈۴❈
بدارید او را چنان چون مرا
مپیچید از چنبر اوسرا
سگالید با دشمنانش ستیز
ابا یار او یار باشید نیز
❈۵❈
درست آزمودستم او را که اوی
سترگ است و دانشور و نامجوی
نکو داند آیین کین خواستن
همان شیوه ی لشگر آراستن
❈۶❈
دراین گیتی ار گفت من بشنوید
به فرزانه فرزند من بگروید
زکردارتان من به روز شمار
شوم با نیاکان خود شاد خوار
❈۷❈
شما را به خوبی نگهداشتم
برای چنین روز بگذاشتم
که گاه مرا پاسبانی کنید
به فرزند من مهربانی کنید
کامنت ها