الهامی کرمانشاهی:چو ازکار یاران بپرداخت شاه بفرمود تا خیمه و بارگاه
❈۱❈
چو ازکار یاران بپرداخت شاه
بفرمود تا خیمه و بارگاه
پس و پشت هم برکنند استوار
که دشمن برایشان نیارد گذار
❈۲❈
ودیگر یکی کنده فرمود شاه
بکندند برگرد آن خیمه گاه
مرآن کنده را پر زهیزم نمود
پس آنگه به فرزند فرخ سرود
❈۳❈
که از یاوران سی سوار بکار
پیاده دو ده مرد هامون سپار
ببر با خود ای شیر دشت نبرد
به گرمی رسان سوی ماآب سرد
❈۴❈
دمان شاهزاده سوی رود رفت
هم مشک ها کرد پر آب و تفت
سوی خرگه شاه شد بی گزند
به همراه یاران پیروزمند
❈۵❈
شهنشه به یاران خود آب داد
سپس گفت: ای نامداران راد
بشویید ازین آب روشن دهان
که هست آخرین قوتتان درجهان
❈۶❈
بسازید ازین آب غسل و وضو
بسایید پیش خداوند رو
بشویید رخت بر خویشتن
که باشد شما را به جای کفن
❈۷❈
در آن شب گزین سبط شاه حجاز
گهی در دعا بود و گاهی نماز
کامنت ها