عراقی:تا کی از ما یار ما پنهان بود؟ چشم ما تا کی چنین گریان بود؟
❈۱❈
تا کی از ما یار ما پنهان بود؟
چشم ما تا کی چنین گریان بود؟
تا کی از وصلش نصیب بخت ما
محنت و درد دل و هجران بود؟
❈۲❈
این چنین کز یار دور افتادهام
گر بگرید دیده، جای آن بود
چون دل ما خون شد از هجران او
چشم ما شاید که خون افشان بود
❈۳❈
از فراقش دل ز جان آمد به جان
خود گرانی یار مرگ جان بود
بر امیدی زندهام، ورنه که را
طاقت آن هجر بیپایان بود؟
❈۴❈
پیچ بر پیچ است بی او کار ما
کار ما تا کی چنین پیچان بود؟
محنت آباد دل پر درد ما
تا کی از هجران او ویران بود؟
❈۵❈
درد ما را نیست درمان در جهان
درد ما را روی او درمان بود
چون دل ما از سر جان برنخاست
لاجرم پیوسته سرگردان بود
❈۶❈
چون عراقی هر که دور از یار ماند
چشم او گریان، دلش بریان بود
کامنت ها