گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عراقی:صبا وقت سحر گویی ز کوی یار می‌آید که بوی او شفای جان هر بیمار می‌آید

❈۱❈
صبا وقت سحر گویی ز کوی یار می‌آید که بوی او شفای جان هر بیمار می‌آید
نسیم خوش مگر از باغ جلوه می‌دهد گل را که آواز خوش از هر سو ز خلقی زار می‌آید
❈۲❈
بیا در گلشن ای بی‌دل، به بوی گل برافشان جان که از گلزار و گل امروز بوی یار می‌آید
گل از شادی همی خندد، من از غم زار می‌گریم که از گلشن مرا یاد از رخ دلدار می‌آید
❈۳❈
ز بستان هیچ در چشمم نمی‌آید، مگر آبی که در چشمم ز یاد او دمی صدبار می‌آید
اگر گلزار می‌آید کسی را خوش، مرا باری نسیم کوی او خوشتر ز صد گلزار می‌آید
❈۴❈
مرا چه از گل و گلزار؟ کاندر دست امیدم ز گلزار وصال یار زخم خار می‌آید
عراقی خسته دل هردم ز سویی می‌خورد زخمی همه زخم بلا گویی برین افگار می‌آید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۱۴

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها