گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عراقی:بیا، که خانهٔ دل پاک کردم از خاشاک درین خرابه تو خود کی قدم نهی؟ حاشاک

❈۱❈
بیا، که خانهٔ دل پاک کردم از خاشاک درین خرابه تو خود کی قدم نهی؟ حاشاک
هزار دل کنی از غم خراب و نندیشی هزار جان به لب آری، ز کس نداری باک
❈۲❈
کدام دل که ز جور تو دست بر سر نیست؟ کدام جان که نکرد از جفات بر سر خاک؟
دلم، که خون جگر می‌خورد ز دست غمت، در انتظار تو صد زهر خورده بی تریاک
❈۳❈
کنون که جان به لب آمد مپیچ در کارم مکن، که کار من از تو بماند در پیچاک
نه هیچ کیسه‌بری همچو طره‌ات طرار نه هیچ راهزنی همچو غمزه‌ات چالاک
❈۴❈
به طره صید کنی صدهزار دل هر دم به غمزه بیش کشی هر نفس دو صد غمناک
دل عراقی مسکین، که صید لاغر توست چو می کشیش میفگن، ببند بر فتراک

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها