عراقی:ساقی، چو نمیدهی شرابم خونابه بده بجای آبم
❈۱❈
ساقی، چو نمیدهی شرابم
خونابه بده بجای آبم
خون شد جگرم، شراب در ده
تا کی دهی از جگر کبابم؟
❈۲❈
دردی غمم مده، که من خود
از درد فراق تو خرابم
از تابش می دلم برافروز
تا روی دل از جهان بتابم
❈۳❈
در کیسهٔ من چو نیست نقدی
دانم ندهی شراب نابم
چون خاک در توام ، کرم کن
یاد آر به جرعهای شرابم
❈۴❈
می ده، که ز هستی عراقی
یک باره مگر خلاص یابم
کامنت ها