گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عراقی:کجایی، ای دل و جانم، که از غم تو بجانم بیا، که بی رخ خوب تو بیش می‌نتوانم

❈۱❈
کجایی، ای دل و جانم، که از غم تو بجانم بیا، که بی رخ خوب تو بیش می‌نتوانم
بیا، ببین، نه همانا که زنده خواهم ماندن تو خود بگوی که: بی تو چگونه زنده بمانم؟
❈۲❈
چگونه باشد در دام مانده حیران صید ز جان امید بریده؟ ز دوری تو چنانم
هوات تا ز من دلشده چه برد؟ چه گویم جفات تا به من غمزده چه کرد؟ چه دانم؟
❈۳❈
ببرد این دل و اندر میان بحر غم افگند سپرد آن به کف صد بلا و رنج روانم
بلا به پیش خیال تو گفت دوش دل من که: پای پیشترک نه، ز خویشتن برهانم
❈۴❈
ز گوشه‌ای غم تو گفت: می‌خورم غم کارت ز جانبی ستمت گفت: غم مخور که در آنم
درین غمم که: عراقی چگونه خواهد مردن؟ ندیده سیر رخ تو، برای او نگرانم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۷۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ابراهیم
2019-02-24T23:06:34
شروع بیت ششم باید اینگونه باشد:به لابه