گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عراقی:افسوس! که باز از در تو دور بماندیم هیهات! که از وصل تو مهجور بماندیم

❈۱❈
افسوس! که باز از در تو دور بماندیم هیهات! که از وصل تو مهجور بماندیم
گشتیم دگر باره به کام دل دشمن کز روی تو، ای دوست، چنین دور بماندیم
❈۲❈
ماتم زدگانیم، بیا، زار بگرییم بر بخت بد خویش، که از سور بماندیم
خورشید رخت بر سر ما سایه نیفکند بی روز رخت در شب دیجور بماندیم
❈۳❈
از بوی خوشت زندگیی یافته بودیم واکنون همه بی‌بوی تو رنجور بماندیم
روشن نشد این خانهٔ تاریک دل ما از شمع رخت، تا همه بی‌نور بماندیم
❈۴❈
ناخورده یکی جرعه ز جام می وصلت بنگر، چو عراقی، همه مخمور بماندیم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۹۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها