گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عراقی:ز دل، جانا، غم عشقت رها کردن توان؟ نتوان ز جان، ای دوست، مهر تو جدا کردن توان؟ نتوان

ز دل، جانا، غم عشقت رها کردن توان؟ نتوان
ز جان، ای دوست، مهر تو جدا کردن توان؟ نتوان
❈۱❈
اگر صد بار هر روزی برانی از بر خویشم شد آمد از سر کویت رها کردن توان؟ نتوان
مرا دردی است دور از تو، که نزد توست درمانش بگویی تو چنین دردی دوا کردن توان؟ نتوان
❈۲❈
دریغا! رفت عمر من، ندیدم یک نفس رویت کنون عمری که فایت شد قضا کردن توان؟ نتوان
رسید از غم به لب جانم، رخت بنما و جان بستان
که پیش آن رخت جان را فدا کردن توان؟ نتوان
چه گویم با تو حال خود؟ که لطفت با تو خود گوید
که: با کمتر سگ کویت جفا کردن توان؟ نتوان
عراقی گر به درگاهت طفیل عاشقان آید در خود را به روی او فرا کردن توان؟ نتوان

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۱۳

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

زیزا
2021-01-18T11:22:42
واقعا شعر بسیار زیبایی ست .نمیدانم معشوق واقعی عراقی چه کسی بوده است اما فکر میکنم این ابیات شگفت‌انگیز فقط برای خالق زیباست نه برای هیچ یک از موجودات