گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عراقی:چه کنم که دل نسازم هدف خدنگ او من؟ به چه عذر جان نبخشم به دو چشم شنگ او من؟

❈۱❈
چه کنم که دل نسازم هدف خدنگ او من؟ به چه عذر جان نبخشم به دو چشم شنگ او من؟
به کدام دل توانم که تن از غمش رهانم؟ به چه حیله واستانم دل خود ز چنگ او من؟
❈۲❈
چو خدنگ غمزهٔ او دل و جان و سینه خورده پس ازین دگر چه بازم به سر خدنگ او من؟
ز غمش دو دیده خون گشت و ندید رنگ او چشم نچشیده طعم شکر ز دهان تنگ او من
❈۳❈
دل و دین به باد دادم به امید آنکه یابم خبری ز بوی زلفش، اثری ز رنگ او من
چو نهنگ بحر عشقش دو جهان بدم فرو برد به چه حیله جان برآرم ز دم نهنگ او من؟
❈۴❈
لب او چو شکر آمد، غم عشق او شرنگی بخورم به بوی لعلش، چو شکر شرنگ او من
به عتاب گفت: عراقی، سر صلح تو ندارم همه عمر صلح کردم به عتاب و جنگ او من

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۲۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها