گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عراقی:بپرس از دلم آخر، چه دل؟ که قطرهٔ خون که بی‌تو زار چنان شد که: من نگویم چون؟

❈۱❈
بپرس از دلم آخر، چه دل؟ که قطرهٔ خون که بی‌تو زار چنان شد که: من نگویم چون؟
ببین که پیش تو در خاک چون همی غلتد؟ چنان که هر که ببیند برو بگرید خون
❈۲❈
بمانده بی رخ زیبای خویش دشمن کام فتاده خوار و خجل در کف زمانه زبون
نه پای آنکه ز پیش زمانه بگریزد نه روی آنکه ز دست بلا شود بیرون
❈۳❈
کنون چه چاره؟ که کار دلم ز چاره گذشت گذشت آب چو از سر، چه سود چاره کنون؟
طبیب دست کشید از علاج درد دلم چه سود درد دلم را علاج با معجون؟
❈۴❈
علاج درد عراقی به جز تو کس نکند تویی که زنده کنی مرده را به کن فیکون

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۲۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها